جمهوری اسلامی در جریان تنشهای پیش از آغاز حملات نظامی اسرائیل به ایران، مرتکب اشتباهاتی شد که برخی رسانهها در گزارشهای تحلیلی خود آن را «اشتباهات محاسباتی کشنده» توصیف کردند؛ اشتباهاتی که باعث شد پیشبینی حتی نزدیک به واقعیتی از زمان و میزان تأثیر حملات اسرائیل نداشته باشد.
پیامد این اشتباهات تحمل ضربههای سخت و تلفات سنگینی بود که بهخصوص در نتیجه دور اول حملات اسرائیل در بامداد جمعه ۲۳ خرداد وارد شد.
در این میان، شماری از فرماندهان نظامی ارشد ازجمله محمدحسین باقری رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه، و غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا نیز کشته شدند.
مخالفت خامنهای با «راه فرار» آمریکا
استیو ویتکاف، فرستادۀ رئیسجمهور آمریکا در امور خاورمیانه، از طریق بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، پیشنهادی برای رسیدن به توافق هستهای به جمهوری اسلامی تحویل ایران داده بود.
به گزارش نیویورکتایمز، این پیشنهاد به ایران موقتاً اجازۀ غنیسازی با غلظت پایین اورانیوم را میدهد؛ پیشنهادی که در واقع پلی میان وضعیت فعلی و هدف نهایی آمریکا مبنی بر توقف کامل غنیسازی اورانیوم در ایران است.
براساس این گزارش، بنا بر این پیشنهاد، ایالات متحده ساخت رآکتورهای هستهای را برای ایران تسهیل میکند و مذاکراتی برای احداث تأسیسات غنیسازی تحت مدیریت کنسرسیومی متشکل از کشورهای منطقه آغاز خواهد کرد. زمانی که ایران از هریک از این وعدهها منتفع شود، متعهد به توقف غنیسازی در خاک خود خواهد بود.
بهگفتۀ تحلیلگران، این پیشنهاد حداقل به جمهوری اسلامی این امکان را میداد تا «زمان بخرد». اما علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در یک سخنرانی، به شکلی قاطعانه با این پیشنهاد اعلام مخالفت کرد و فناوری هستهای بدون غنیسازی را «بیفایده» خواند.
برنامهریزی دیرهنگام و پیشبینی امیدوارانه
آنگونه که مقامهای جمهوری اسلامی بارها تأکید کرده بودند، فرماندهان نظامی در تهران برای مقابله با «حملۀ احتمالی» اسرائیل برنامهریزی کرده بودند. اما در این زمینه دو اشتباه مرتکب شده بودند.
نخست اینکه شواهد حاکی است آنها بر این گمان بودند که اگر حملهای صورت گیرد، تا پیش از روز یکشنبه ۲۵ خرداد نخواهد بود؛ روزی که برای دیدار عباس عراقچی وزیر خارجه ایران با استیو ویتکاف در مسقط برنامهریزی شده بود تا دور ششم مذاکرات هستهای برگزار شود.
آنها حتی هشدارهای «یکی از کشورهای همسایه» را که بنا بر برخی گزارشها عمان بود، نادیده گرفتند.
روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی براساس مصاحبه با «شش مسئول بلندپایه ایرانی و دوتن از مسئولان در سپاه پاسداران» نوشت مقامهای جمهوری اسلامی سلسلهای از هشدارهای امنیتی و اطلاعاتی را نادیده گرفتند. آنها گمان میکردند که تا پیش از پایان مذاکرات، اسرائیل دست به حمله نخواهد زد؛ «مسئلهای که به آنها احساس امنیت دروغین داد و باعث شد دست به اشتباهاتی کشنده بزنند.»
مقامهای جمهوری اسلامی، علاوه بر آن، گزارشهایی که از تحرک و آمادهباش اسرائیل سخن میگفتند و همچنین اقدام ایالات متحده برای خارج کردن بخشی از کارکنان غیرضروری خود به همراه خانودههایشان از برخی کشورهای خاورمیانه را جنگ رسانهای و تلاش برای فشار بر تهران بهمنظور اجبار به پذیرش شروط آمریکا ارزیابی کردند.
اشتباه دیگر مرتبط با تحلیل جمهوری اسلامی از توان نظامی است. مقامهای جمهوری اسلامی توان اسرائیل و استراتژیهای نظامی این کشور را همچون ۲۰ سال گذشته تحلیل میکنند و به نظر میرسد نگاهی به تحولات دو دهه اخیر در این زمینه نداشتند.
جنگ ۳۴ روزه اسرائیل و حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی مبنای بسیاری تحلیلهای مقامهای جمهوری اسلامی و رهبران گروههای مرتبط با آن باقی مانده است. در آن جنگ اسرائیل نتوانست به هدف خود در از میان برداشتن حزبالله لبنان برسد و این گروه با نوعی احساس پیروزی از جنگ بیرون آمد.
این را میشد در سخنرانیهای حسن نصرالله دبیرکل پیشین حزبالله لبنان هم دید که در سخنرانیهای آخرش همچنان به آن جنگ استناد میکرد؛ اشتباهی تحلیلی که نهایتاً به قیمت جان خودش و بسیاری از فرماندهان و اعضای این گروه و انهدام بخش بزرگی از توان نظامیاش حزبالله شد.
درس نگرفتن از تجربۀ «گردان رضوان» حزبالله
در جریان تنشهای سال گذشته میان اسرائیل و حزبالله لبنان، فرماندهان «گردان رضوان» که از نیروهای نخبه حزبالله تشکیل شده است، برخلاف دستورالعملها، در یک جلسه گرد هم جمع شدند. محل این جلسه هدف حمله اسرائیل قرار گرفت و تمام فرماندهان این گردان نخبه کشته شدند.
همین اشتباه را فرماندهان نیروی هوافضای سپاه پاسداران تکرار کردند.
وزارت دفاع اسرائیل مدعی شد که بیشتر فرماندهان ارشد نیروی هوافضای سپاه پاسداران ایران در حالی که در یک قرارگاه زیرزمینی در حال برگزاری جلسه بودند، هدف حمله قرار گرفتهاند.
روابط عمومی سپاه نیز با انتشار اسامی دیگر فرماندهان هوافضای سپاه که کشته شدند، قید کرد که این افراد در زمان حمله به محل استقرار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضا، او را همراهی میکردند.
در این حمله که یک مقام امنیتی اسرائیلی ادعا کرد با اجرای یک «فریب تاکتیکی» انجام شد، علاوه بر امیرعلی حاجیزاده، این فرماندهان ارشد هوافضا نیز که بهنوعی اتاق فکر این نیرو را تشکیل میدادند، کشته شدند:
داوود شیخیان فرمانده پدافند نیروی هوافضای سپاه، و محمود باقری، محمدباقر طاهرپور، منصور صفرپور، مسعود طیب، خسرو حسنی و جواد جرسرا.